متفاوت بودن آنقدرها هم سخت نیست

وسیله نقلیه روزانه‌ای که از آن بیشترین استفاده را دارم، مترو و گاهی هم بی آر تی است. البته نیازی نیست که با مترو و بی آر تی رفت و آمد کنید تا به نتایج من برسید. شاید در یک ترافیک یا در اتوبان پر از ماشین، در یک جمع مهمانی شلوغ یا سر کلاس درس هم همین‌ها را مشاهده کنید.

اصل مطلب : تلگرام، تلگرام، بالز، اسپینر، تلگرام، تلگرام، تخته‌نرد، تلگرام، تلگرام، اینستاگرام، اینستاگرام،‌تلگرام و …

سرها همه توی گوشی‌هایی فرورفته که نمایشگرش این‌ها را نشان می‌دهد. منبع کسب اطلاعات و دانش خیلی‌ها امروز شده همین. البته بحث کمی از منبع کسب اطلاعات فرارفته و همدم اکثر آدم‌ها شده همین. وقتی که حوصله‌مان سر می‌رود اولین گزینه‌ای که به ذهن اکثر ما می‌رسد تلگرام است و بعد از وصل شدن هم جریان ورود اطلاعات شروع می‌شود.

بیشتر آدم‌ها، امروز سرشان توی تلگرام است. بالا و پایین کردن صفحه آبی و سفید و خاکستری با کلی نوشته بی آغاز و پایان.

همین که صفحه موبایلتان بیشتر وقت‌ها در حال نمایش یکی از موارد بالا نباشد یکی از نشانه‌های متفاوت بودن است. اگر هیچ کاری نکنید حداقل مثل بیشتر آدم‌ها نیستید.

می‌توانید پادکست یا کتاب صوتی گوش کنید، می‌توانید از آهنگ‌های موزیسین مورد علاقه‌تان لذت ببرید، می‌توانید چه به صورت دیجیتال چه به صورت فیزیکی کتاب بخوانید و اطلاعات منسجم‌تری را وارد مغزتان کنید و آنوقت شبیه خیلی‌ها نیستید و اگر اطلاعات ورودی به مغزتان را کاربردی هم کنید دیگر می‌شوید یک آدم منحصر بفرد.

5 دیدگاه On متفاوت بودن آنقدرها هم سخت نیست

  • تیکه اخر این جمله خیلی زیبا بود :

    اطلاعات منسجم‌تر + اطلاعات مغز کاربردی تر =آدم منحصر بفرد

  • سلام امین جان
    چقدر حیف که اینقدر دیر به اینجا رسیدم. چقدر خوب می‌نویسی.

    این روزها متفاوت بودن خرج زیادی نداره، شاید راحت تر از عادی بودن باشه.
    همین که یه ظاهر ساده داشته باشی میتونی بین این رنگین کمون آدمه متمایز باشی
    همین که کتاب بخونی میتونی بین اینهمه آدمی که خوراک فکری‌شون رو از اینستا و تلگرام تامین می‌کنن متمایز باشی.
    همین که حاضرنباشی وقت عزیزت رو با دیدن سریالهای بی‌ سر و ته تلویزیون هدر بدی و به جاش دنبال فیلم‌های خوب و استخون‌دار بگردی میتونی متمایز باشی
    متمایز بودن به همین آسونیه …

    • سلام زینب، اشکالی نداره حالا که رسیدی بشین یه چایی چیزی بخوریم 🙂 قراره همراه باشیم.

      همین کار آسون رو خیلیا انجام نمی‌دن. البته اگر همه‌شون انجام می‌دادن دیگه به این آسونی‌ها هم نبود ولی من عاشق چالش هستم و کاش این متمایز بودن سخت‌تر از این می‌شد.
      الان همه بیشتر دوست دارن به صفحه گوشیشون نگاه کنن و حسرت بخورن و آرزو کنن یه روز شبیه اونی بشن که دارن دنبالش می‌کنن و آخرشم همه‌شون شبیه به هم می‌شن و شبیه اونی که می‌خواستن نمی‌شن و فقط یه تقلید زشت درست می‌کنن.

  • من خیلی از این وقت های مرده ام تا حال استقاده کرده ام از معطل شدن در اتوبوس گرفته تا وقت های مرده در سالن های انتظار و مطب و … بلا استثنا کتاب همراهم بوده. من هم چند بار که تهران اومدم این قضیه چرت زدن تو مترو و اتوبوس (نتیجه شب زنده داری) و همینطور بازی با گوشی رو دیدم. به نظرم سبک زندگی ما نیاز به اصلاحات شدیدی داره. به قول فرنگی ها :
    Early to bed and early to rise makes a man healthy, wealthy and wise

  • سلام امین جان
    کاملا درست میگی؛ این روزا بخش زیادی از زمانمونْ با چرخیدنِ بی هدف توی فضای مجازی سپری میشه، اما نباید فراموش کرد که فرهنگ سازی ما هم کمی در این مورد تاثیرگذاره؛ هر چند توی ایستگاه ها “فیدیباکس” نصب شده، اما ترویج این فرهنگ -به نظرم- به روش درستی انجام نشده هنوز؛ کار های فرهنگی زیادی میشه توی این زمینه انجام داد، شاید بشه از فیدیباکس و طاقچه بی نهایت شروع کرد!
    میشه راحت با یه بیلبورد مردم رو از وجود چیزی به نام “طاقچه بی نهایت” خبردار کرد؛ استفاده از فیدیباکس رو رایج تر کرد؛ اگه بخوام مثال بزنم، بی دود با طراحی المان های شهری خیلی خوب فرهنگ سازی کرد و تعداد خوبی از ما رو تشویق کرد ازش استفاده کنیم
    وقت های بی استفاده هم که زیادن، مترو، بی آر تی، توی مسیر، توی صف!
    #فرهنگ_سازی

جوابی بنویسید:

آدرس ایمیل شما به صورت عمومی منتشر نخواهد شد.