شاید متن زیر برای شما آشنا باشد : اوبر، بزرگترین شرکت تاکسیرانی دنیا، هیچ وسیله نقلیهای ندارد. فیسبوک، محبوبترین صاحب رسانه دنیا، هیچ محتوایی تولید نمیکند. علیبابا، ارزشمندترین خردهفروشی دنیا، هیچ انباری ندارد. ایربیانبی، بزرگترین ارائه دهنده محل اقامت دنیا، هیچ املاک و مستغلاتی ندارد. پدیده جالبی در حال رخ دادن است. نقل قول بالا، از مقاله تام گودوین در Tech Crunch بود که در سال ۲۰۱۵ و با عنوان جنگ اصلی، برای تصاحب لایه ارتباط با مصرفکننده است یا The Battle Is For The Consumer Interface نوشته شد. نقل قولی که به احتمال بسیار زیاد شما هم آن را دیدهاید و به اشتراک گذاشتهاید (همانطور که من این کار را کردم) و بسیار هم همهکَسپسند است. حق هم داریم، راستش آنقدر نوشته جذابی است که آدم دوست دارد باورش …
دسته: استارتاپ
معمولا وقتی صحبت از استارتاپ و اکوسیستم استارتاپی میشود، نام چند نفر بیشتر از دیگران به چشم میخورد. بدون شک یکی از این اشخاص پل گراهام، موسس شتابدهنده Y Combinator است. شتابدهندهای که در پورتفولیو خود استارتاپهایی مانند Dropbox و Airbnb را دارد و نقش بسیار موثری در ترویج فرهنگ استارتاپی و معرفی افراد و مجموعههای موثر به اکوسیستم استارتاپی داشته است. پل گراهام از آن دسته افرادی است که شاید بتوان گفت در تمامی محافل استارتاپی سیلیکون ولی به او استناد میکنند و یک جورهایی پیر این اکوسیستم به حساب میآید. در دهه ۹۰ شرکتی به اسم ViaWeb را به همراه دو نفر از دوستانش تاسیس میکند. شرکتی که ارائه دهنده یک وب اپلیکیشن است. هرچند وب اپلیکیشن در آن زمان هنوز تعریف نشده بود و آنطور که پل …
میدانم که قرار است در سری مدل ذهنی به سراغ افراد و مفاهیمی برویم که کمتر از آنها صحبت شده است. اما ماجرای این قسمت کمی متفاوت است. آخر کسی که میخواهیم از او صحبت کنیم، نه تنها همین الان ترندینگ تمامی رسانههای دنیا هست بلکه خودش هم کلی رسانه خریده و بلندگو به اندازه کافی در اختیار دارد. اما یک لحظه بیایید همه چیز را متوقف کنیم. اگر کنترلی در دست داشتیم الان باید دکمه عقب رفتن را فشار بدهیم. آخرین صحنه هم یک خبر بولد و مهم است : موسس آمازون از همسرش طلاق گرفت. حالا ثروت او نصف میشود. (چه داستانها که در مورد این جدایی میشود گفت. نویسندهای که انتقام تمام ناشران و نویسندگان را از غول دنیای بیزینس، جف بزوس گرفت و …) بگذریم. ما …
در سال ۱۹۹۱، ایدهای به ذهن یک مهندس ۳۱ ساله میرسد. این مهندس که برای ماشینهای CNC کد C++ مینویسد تصمیم میگیرد برنامهای بنویسد که باگهای نرمافزاری را پیدا و تصحیح کند. اسم محصول را هم میگذارد پیوریفای (Purify) و یک شرکت به نام Pure Software هم تاسیس میکند. اولین دور سرمایهگذاری توسط دوستان و خانواده انجام میشود و شرکت به خوبی رشد میکند. حالا شرکت کوچک اولیه تبدیل میشود به یک سازمان بزرگ و هر روز بوروکراتیکتر و غیردوستانهتر میشود و نوآوری آن هم روز به روز کمتر میشود. با بروز هر مشکل، راهنمای حل آن مشکل هم جایی ثبت میشود تا از تکرار آن جلوگیری شود و در صورت بروز به راحتی حل شود. اما یک مشکل وجود دارد. با انجام کارهایی که از بروز اشتباهات احمقانه در …
در دنیای شرکتهای بزرگ به خصوص یونیکورنها همه چیز جادویی است. فرهنگ سازمانی آرمانی و کارمندانی که همیشه درحال گپ و گفت و انجام کارهای خلاقانه هستند و در فیلمها و عکسها از ته دل میخندند و محیط کاری رنگارنگی که روح آدم را باز میکند و مدیرانی که ارتباط عمیقی با اعضای سازمانشان دارند همه و همه یادآور داستانهای جادویی است که ما از طریق رسانهها از شرکتهای بزرگ میشنویم. اما آیا این تصویر واقعیت دارد یا تنها پوسته بیرونی و نمایشی آن است؟ حالا که مساله طرح شد میخواهم قبل از شروع به نوشتن ادامه مطلب چند چیز را اینجا روشن کنم. قرار نیست این مقاله نقدی بر سیستمهای کنونی کسب و کارهای بزرگ باشد و انتظار نتیجهگیریهای چپی از آن نداشته باشید. یعنی اگر فکر میکنید میخواهم …
یکی از مشکلات اساسی که در هر جمعی به وجود میآید، کمبود مدلهای ذهنی و سوگیری آن جمع به یک سری دیدگاه محدود است. کمبود مدلهای ذهنی هم از مطالعه کم، محدود بودن جامعه و تنبلی و خطاهای شناختی انسانها و کلی موارد دیگر به وجود میآید. مثلا در همین جامعه استارتاپی و کارآفرینی که بگردید، به ندرت اسمی به جز استیو جابز، جف بزوس، ایلان ماسک و آدمهای این شکلی میشنوید. اما به نظرم آشنایی با داستان افراد مختلف (نه لزوما همنظر) و نوع نگاه آنها، میتواند منبع بسیار خوبی برای شناخت ما از جهان اطراف و تصمیمگیریهای ما باشد. میخواهم در این سری از پستها، آدمها و ایدههایی را معرفی کنم که به نظرم، آشنایی با آنها میتواند درهای بسیاری را به روی ما باز کند. منابع من …
کتاب Killing Marketing آخرین کتاب جو پولیتزی و رابرت رُز است که اوایل شهریور ماه امسال منتشر شد. در این پست نسبتا طولانی میخواهم این کتاب را بررسی و مرور کنم. بخشهایی که در ادامه مینویسم تنها بخشهایی است که از نظر من بسیار جالب بود و همه کتاب را در بر نمیگیرد. برای مطالعه کامل میتوانید کتاب را به یکی از دو روشی که در انتهای متن آوردهام تهیه کنید. مطمئن باشید که از مطالعه این کتاب لذت خواهید برد و چیزهای زیادی هم از آن خواهید آموخت. شاید بد نباشد که با هم یک مروری بر کار دو نویسنده کتاب داشته باشیم. رابرت رُز و جو پولیتزی، در سال ۲۰۰۸ وبسایت معروف CMI یا Content Marketing Institute را تاسیس میکنند. وبسایتی که نقشی غیر قابل انکار در گسترش …
فیدیبو کسب و کار نوآوری است. با هر معیاری هم که میسنجم به نظرم یکی از بهترین استارتاپهای چند سال اخیر بوده که بدون سروصدا (البته قبل از پیوستنش به دیجیکالا) کارش را انجام داده و تا امروز هم ثابت کرده که میتواند در بازار حرف اول را بزند. بگذارید خیالتان را راحت کنم، فیدیبو جزو معدود جاهایی است که خیلی دوست دارم در آن کار کنم. کسب و کار محتوا محور در زمینه کتاب. دوتا از موضوعات مورد علاقه من. دیگر چه چیزی بهتر از این. چند روزی هم میشود که از فیدیباکس رونمایی کردهاند که نشان میدهد وقتی رقبا به وضعیت موجود چسبیدهاند، فیدیبو به فکر نوآوری است. اما این پست قرار نیست یک پست لوس باشد که از فیدیبو تعریف میکند. اینها را گفتم که با آنچه …
در ماه گذشته دو بار زلزله تهران را تجربه کردیم. الان کسی دیگر یادش نیست البته و خدایی نکرده یک ذره بلرزد تنها تعداد کمی برای آن آماده هستند و لباس گرم و غذای اضافی آماده کردهاند. خودم هم استثنا نیستم. با این که هر روز احتمال خیلی چیزها وجود دارد باز هم یک قراردادی بین خودمان هست که انگار تصمیم گرفتهایم خطرات را جدی نگیریم و بدون در نظر گرفتن ریسکها تصمیم بگیریم. البته این که هر روز صبح مثل استیو جابز از خواب پا شوید و از خود بپرسید اگر امروز زلزله بیاید چه کار باید بکنم کمی عجیب است و کار خوبی نیست. نیازی هم نیست که هر روز تمام دارایی خود را از این خانه به آن خانه و از این محل به آن محل ببرید …
به تصویر زیر نگاه کنید : لینکدین، توییتر، تلگرام، فیسبوک، اینستاگرام و آپارات. این استارتاپ علاوه بر وبلاگی که دارد در ۶ شبکه اجتماعی دیگر هم حضور دارد. البته برای همه آنها محتوای جداگانه تولید نمیکند و شاید ۳ یا ۴ نوع محتوا برای ۷ کانال ارتباطی خود دارد. تیم محتوا این استارتاپ هم ۱ تا ۲ نفر هستند. نگاهی به فوتر اکثر کسب و کارهای نوپای ایرانی که بیندازید از این همه حضوری که در همه شبکههای اجتماعی دارند متعجب میشوید. مورد بالا یک مورد معمولی است و گاهی این حضور تا ۱۰ کانال و بیشتر هم میرود. اما آیا این کار درست است؟ اگر کمی عالمانه بخواهیم جواب بدهیم باید بگوییم که بستگی به شرایط دارد. حداقل طبق چیزی که جو پولیتزی میگوید بهتر است که برنامه …