معمولا وقتی صحبت از استارتاپ و اکوسیستم استارتاپی میشود، نام چند نفر بیشتر از دیگران به چشم میخورد. بدون شک یکی از این اشخاص پل گراهام، موسس شتابدهنده Y Combinator است. شتابدهندهای که در پورتفولیو خود استارتاپهایی مانند Dropbox و Airbnb را دارد و نقش بسیار موثری در ترویج فرهنگ استارتاپی و معرفی افراد و مجموعههای موثر به اکوسیستم استارتاپی داشته است. پل گراهام از آن دسته افرادی است که شاید بتوان گفت در تمامی محافل استارتاپی سیلیکون ولی به او استناد میکنند و یک جورهایی پیر این اکوسیستم به حساب میآید. در دهه ۹۰ شرکتی به اسم ViaWeb را به همراه دو نفر از دوستانش تاسیس میکند. شرکتی که ارائه دهنده یک وب اپلیکیشن است. هرچند وب اپلیکیشن در آن زمان هنوز تعریف نشده بود و آنطور که پل …
تصویرها
میدانم که قرار است در سری مدل ذهنی به سراغ افراد و مفاهیمی برویم که کمتر از آنها صحبت شده است. اما ماجرای این قسمت کمی متفاوت است. آخر کسی که میخواهیم از او صحبت کنیم، نه تنها همین الان ترندینگ تمامی رسانههای دنیا هست بلکه خودش هم کلی رسانه خریده و بلندگو به اندازه کافی در اختیار دارد. اما یک لحظه بیایید همه چیز را متوقف کنیم. اگر کنترلی در دست داشتیم الان باید دکمه عقب رفتن را فشار بدهیم. آخرین صحنه هم یک خبر بولد و مهم است : موسس آمازون از همسرش طلاق گرفت. حالا ثروت او نصف میشود. (چه داستانها که در مورد این جدایی میشود گفت. نویسندهای که انتقام تمام ناشران و نویسندگان را از غول دنیای بیزینس، جف بزوس گرفت و …) بگذریم. ما …
در سال ۱۹۹۱، ایدهای به ذهن یک مهندس ۳۱ ساله میرسد. این مهندس که برای ماشینهای CNC کد C++ مینویسد تصمیم میگیرد برنامهای بنویسد که باگهای نرمافزاری را پیدا و تصحیح کند. اسم محصول را هم میگذارد پیوریفای (Purify) و یک شرکت به نام Pure Software هم تاسیس میکند. اولین دور سرمایهگذاری توسط دوستان و خانواده انجام میشود و شرکت به خوبی رشد میکند. حالا شرکت کوچک اولیه تبدیل میشود به یک سازمان بزرگ و هر روز بوروکراتیکتر و غیردوستانهتر میشود و نوآوری آن هم روز به روز کمتر میشود. با بروز هر مشکل، راهنمای حل آن مشکل هم جایی ثبت میشود تا از تکرار آن جلوگیری شود و در صورت بروز به راحتی حل شود. اما یک مشکل وجود دارد. با انجام کارهایی که از بروز اشتباهات احمقانه در …
در دنیای شرکتهای بزرگ به خصوص یونیکورنها همه چیز جادویی است. فرهنگ سازمانی آرمانی و کارمندانی که همیشه درحال گپ و گفت و انجام کارهای خلاقانه هستند و در فیلمها و عکسها از ته دل میخندند و محیط کاری رنگارنگی که روح آدم را باز میکند و مدیرانی که ارتباط عمیقی با اعضای سازمانشان دارند همه و همه یادآور داستانهای جادویی است که ما از طریق رسانهها از شرکتهای بزرگ میشنویم. اما آیا این تصویر واقعیت دارد یا تنها پوسته بیرونی و نمایشی آن است؟ حالا که مساله طرح شد میخواهم قبل از شروع به نوشتن ادامه مطلب چند چیز را اینجا روشن کنم. قرار نیست این مقاله نقدی بر سیستمهای کنونی کسب و کارهای بزرگ باشد و انتظار نتیجهگیریهای چپی از آن نداشته باشید. یعنی اگر فکر میکنید میخواهم …
یکی از مشکلات اساسی که در هر جمعی به وجود میآید، کمبود مدلهای ذهنی و سوگیری آن جمع به یک سری دیدگاه محدود است. کمبود مدلهای ذهنی هم از مطالعه کم، محدود بودن جامعه و تنبلی و خطاهای شناختی انسانها و کلی موارد دیگر به وجود میآید. مثلا در همین جامعه استارتاپی و کارآفرینی که بگردید، به ندرت اسمی به جز استیو جابز، جف بزوس، ایلان ماسک و آدمهای این شکلی میشنوید. اما به نظرم آشنایی با داستان افراد مختلف (نه لزوما همنظر) و نوع نگاه آنها، میتواند منبع بسیار خوبی برای شناخت ما از جهان اطراف و تصمیمگیریهای ما باشد. میخواهم در این سری از پستها، آدمها و ایدههایی را معرفی کنم که به نظرم، آشنایی با آنها میتواند درهای بسیاری را به روی ما باز کند. منابع من …
افراد و گروههای شناختهشده، همیشه منبع بسیار خوبی برای شایعهپراکنی و جلب توجه رسانهها بودهاند. به طور مثال، وقتی که روزنامهای مدعی شد که گروه موسیقی ون هیلن (Van Halen) به خاطر وجود شکلاتهای قهوهای رنگ M&M’s حدود ۸۰ هزاردلار به برگزارکننده کنسرتش خسارت وارد کرده، همه دنیا به طرز عجیبی، این داستان عجیب را برای هم تعریف میکردند و روزنامه مورد نظر هم به احتمال زیاد توجه بسیار زیادی را به سمت خود جلب کرد. در این قسمت از سری چک لیست میخواهیم به داستان شکلاتهای قهوهای رنگ ون هیلن بپردازیم و ببینیم که چطور میتوانیم از روش جالب این گروه در ساخت چک لیست استفاده کنیم و یک سری موارد دیگر را به عنوان حسن ختام این نوشتهها بررسی کنیم. گروه موسیقی ون هیلن ون هیلن یکی از …
با اینکه چک لیست، یک ابزار ساده و کاربردی است، اجرای پیچیدهای دارد. الان که ما میدانیم چرا چک لیست مهم است و چگونه یک چک لیست بسازیم، ممکن است با خودمان فکر کنیم که میتوانیم به راحتی از این ابزار استفاده کنیم. اما موانع مختلفی که بر سر راه استفاده از چک لیست وجود دارد، بسیار جدی است. بگذارید کمی بیشتر توضیح بدهم. همه ما به دنبال قهرمانها میگردیم. شخصیتهای مورد علاقهمان را از میان قهرمانان خارقالعاده که دنیا را دگرگون کردند انتخاب میکنیم و طبیعتا دوست داریم خودمان هم قهرمان باشیم. یک قهرمان در شرایطی که همه درمانده شدهاند، سر و کلهاش پیدا میشود و با حل پیچیدهترین مسائل، بر تمام مشکلات پیروز میشود و همه چیز هم به خوبی و خوشی تمام میشود. این مشکلات میتوانند آدمهای …
پ.ن ۱ : این پست خلاصهای انتخابی است از کتاب مانیفست چک لیست است که مطالعه آن را به شدت به شما پیشنهاد میکنم. طبیعی است که بخشهایی از کتاب که از نظر من مهمتر بودهاند در این خلاصه آورده شدهاند. پ.ن ۲ : از تمامی دوستانی که در پست قبلی که ورودی به بحث چک لیستها بود شرکت کردند تشکر میکنم. تمام این مدت کامنتهای آن عزیزان در ذهنم بود تا خلاصه خوبی ارائه کنم که برایشان مفید واقع شود. همه مضطرب هستند و نمیدانند چه کار کنند، وضعیت بیمار از زمانی که وارد بخش شده رو به وخامت گذاشته و هر کاری هم انجام شده کمکی به حال بیمار نکرده است. در اوج نا امیدی و بدبختی، سر و کله دکتر هاوس پیدا میشود. یک دکتر که آنقدرها منظم نیست، یک …
قسمتهای دیگر سری چک لیست : قسمت دوم : چک لیست چیست؟ چرا و چطور چک لیست تهیه کنیم؟ قسمت سوم : مهمترین نکته در تهیه چک لیست ۸۳ سال پیش در یک چهارشنبه زیبای پاییزی، همه چیز به طرز عجیبی داشت خوب پیش میرفت. بوئینگ خیلی خوب کارش را انجام داده بود و مدیران آن حس غرور خاصی داشتند. مثل ورزشکاری که در مسابقه نهایی به پست یک حریف خیلی ضعیف میخورد و مطمئن است که از قبل مسابقه پیروز میدان است. داستان از این قرار بود که نیروی هوایی ایالات متحده، رقابتی را میان شرکتهای هواپیمایی ترتیب داده بود و برنده این رقابت تامین کننده هواپیماهای نظامی آمریکا میشد. مدل ۲۹۹ بوئینگ، با بدنهای از آلیاژ سبک آلومینیوم و با طراحی خیرهکننده، میتوانست ۵ برابر مقدار مورد نیاز ارتش آمریکا بار …
پ.ن : بعد از اینکه این پست را نوشتم به سرعت در صدر لیست اکثر نتابج گوگل مرتبط با تمام کلمات کلیدی مرتبط با این سریال شد. این توفیق اجباری باعث شد که ورودیهای زیادی از طریق این کلمات بگیرم که احتمالا فکر میکردند من منتقد فیلم هستم اما چون نبودم نرخ خروج از سایتم بسیار زیاد شد. تصمیم گرفتم تمام کلمات کلیدی مرتبط با نام سریال به جز اوایل متن را تغییر دهم تا شاید گوگل دست از سر من بردارد. اگر شما هم با جستجوی نام این سریال در گوگل به سایت من رسیدهاید باید به شما بگویم که من منتقد فیلم نیستم و بلاگم هم مرتبط با موضوعات فیلم و سریال نیست. متاسفانه تولید محتوای مرتبط با این سریال به قدری ضعیف بوده که من (تا این …