مشکل ما نیست، این چیزی هست که سیستم نشون میده!
تا به حال چند بار جملاتی شبیه به این را از کارمندان ادارات شنیدهاید؟ مشکلی که به راحتی و شاید با یک جستجوی ساده رفع شود تبدیل به یک بحران بزرگ برای مراجعه کننده میشود. مشکل شخصی که آن طرف میز نشسته نیست و او نمیداند که باید چه کاری انجام دهد و هر چیزی که شده مشکل شماست.
در نگاه اول ما با یک مشت آدم بی مسئولیت سروکار داریم. افرادی که حوصله ندارند پرونده کنار خود را باز کنند و نگاهی به آن بیندازند یا یک تماس بگیرند و مساله را حل کنند.
اما شاید داستان به همین سادگیها هم نباشد. کارمند آن طرف میز هم از مشکل شما و مشکلات شبیه به آن آگاه است و عاصی. شاید هزاران بار این اتفاق افتاده و چند بار در روز تکرار نمیشود. شاید مسئول بالادستی هست که به این مشکل توجهی نمیکند و به کارمندان میگوید که به همین شکل به کارشان ادامه بدهند. شاید مشکل آنقدر واضح است که همه از آن خبر دارند و تصمیم دارند در موردش کاری انجام ندهند. شاید تنها توقعی که از شما دارند بردن مشکل پیش مسئول بالا دستی است تا آن مسئول قبول کند که این مشکل چیز مهمی است.
میدانم، وقتی که در هزارتوی ادارات دولتی گیر میافتید توجه کردن به این موارد و خود را جای دیگران گذاشتن آخرین چیزی است که میتوان به آن فکر کرد. اما توجه به این موضوع حداقل حال خودتان را بهتر میکند چون به میفهمید که کسی مشکل شخصی با شما ندارد.
1 دیدگاه On مورد عجیب ادارات دولتی
من خودم کارمندم، هر دو موردی که مطرح کردید هست.
واقعا برخی از کارمندان وجدان کاری و یا سواد کافی برای رفع مشکل شما ندارند.
از آن طرف، گاهی علی رغم پیگیری های کارمند برای رفع مشکل، از سوی سازمان توجهی نشده و البته ارباب رجوع فقط آن کارمند بخت برگشته را میبیند و متوجه نیست که آن بنده خدا شاید همه تلاش خود را کرده اما دیگر کاری از دست او بر نمی آمده.
شاید موضوع دیگه ای هم مطرح باشد و آن نابرابری و تبعیض های گوناگون سازمانیست که گاهی دل و دماغ و انگیزه و انسان دوستی را از آدم میگیرد و باعث میشود به مشکلات مردم بی تفاوت و حتی سنگدل شوی.
علی ایحال، به نظر من ریشه تمام این مشکلات به راس سازمان و مدیریت آن بر می گردد. اگر مدیران شایسته و کاربلد در راس کار باشند هیچکدام از موارد بالا پیش نخواهند آمد.