اگر نگاهی به رسانهها بیندازید، همیشه در میان مصاحبهها و مقالهها و پیشبینیها، یک اتفاق جدید پیدا میکنید که قرار است همهچیز را متحول کند. شاید کمتر روزی باشد که چنین اتفاقی نیفتد. یک روز هدستهای اپل ما را وارد دنیای جدیدی میکنند و روز دیگر هوش مصنوعی بشریت را تهدید میکند. یک روز بلاکچین تمام ساختارهای مرکزگرا را نابود میکند و روز دیگر وب۳ قرار است مدلهای کسب و کار و هر آنچه از اینترنت میدانیم را زیر و رو کند. اما در پایان روز، نه تنها زندگی ما تغییر آنچنانی نکرده، بلکه بعد از چند ماه خبرها از تب و تاب میافتد و رسانهها به دنبال قهرمان بعدی خودشان میروند. خیلیها با این مشاهدات ممکن است با خودشان بگویند که «همانطور که چند سال پیش حرف از فلان …
دسته: استارتاپ
ماهیت این پست شاید کمی با مطالب دیگری که در این وبلاگ میخوانید متفاوت باشد. عمدهترین تفاوت آن هم این است که مخاطب اصلی یا شاید بشود گفت تنها مخاطب این پست خود من هستم. مدت زیادی است که مشاهداتم در زمینه کسب و کار را ثبت میکنم و به دنبال این هستم که ببینم یک بیزینس چطور ایجاد میشود و در طول زمان دوام میآورد. در طول ۸ سال گذشته سه بار تلاش کردم که کسب و کاری را راه بیندازم و البته تمام این تلاشها تا به امروز با شکست مواجه شده است. افراد بسیاری را هم میشناسم که در این تلاش شکست خوردهاند و افرادی را هم دیدهام که در این تلاش موفق بودهاند. آنچه که در ادامه این پست میآید تلاش من برای ثبت اصولی است …
گاهی برخی مفاهیم آنقدر تکرار میشود که دیگر معنی اصلی آن از یادمان میرود و در هر موردی که میتوانیم از آنها استفاده میکنیم. نوآوری برهمزننده (Disruptive Innovation) و برهمزنندگی (Disruption) هم از این دست مفاهیم هستند که به این مشکل دچار شدهاند. در اخبار مختلف میخوانیم که رانندگان آژانس و تاکسی در شهرها و کشورهای مختلف به تاکسیهای اینترنتی اعتراض میکنند و گاهی به آنها حمله میکنند (+ و +)، خودروهای الکتریکی تسلا مورد حمله مالکان خودروهای دیزلی قرار میگیرد، نماینده آژانسهای املاک تهدید میکند که دیوار را خراب میکنیم و اتفاقاتی که هر روز در دنیای کسب و کار در حال رخ دادن است و تعداد آنها هم هر روز رو به افزایش است. اتفاقاتی که نشاندهنده برهمخوردن یک بازی قدیمی و ورود به دنیایی جدید است. جذابیت …
تنسنت (Tencent) از آن دست شرکتهایی است که نگاه به تاریخچه نوآوریها و توسعه آن، به ما ثابت میکند که نوآوری چیزی نیست که تنها در انحصار سیلیکن ولی باشد. محصولات و مدلهایی که تنسنت به دنیای کسب و کار معرفی کرده کم نیستند و همین حالا هم دنیای ما را تحت تاثیر قرار دادهاند. شاید از نگاه یک ناظر بیرونی که تازه با این شرکت آشنا شده، تنها مزیت تنسنت سیاستهای اینترنت بسته دولت چین و فرصت کپی کردن مدلهای خوب از کسب و کارهای خارجی است. بررسیهای بیشتر اما چیز دیگری را برای ما آشکار میکنند. اینکه چه میشود که یک پلتفرم موفق شکل میگیرد و موفقیتش را بارها و بارها، و بارها تکرار میکند. در بخش اول بررسی این شرکت، به سراغ پونی ما (موسس تنسنت) رفتیم …
شهردار، کارآفرین، کاندیدای دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری، غول والاستریت و … صفتهایی است که همزمان تنها برای یک نفر صدق میکند : مایکل بلومبرگ (Michael Bloomberg). با این که زندگی مایکل بلومبرگ از دور، بسیار شبیه به رویای آمریکایی است، اما پستی و بلندیهای زیادی در مسیر تبدیل شدن او به شخصیتی که امروز ما میشناسیم وجود داشته که میتواند سوژه یک داستان جذاب باشد. داستانی که خود بلومبرگ تصمیم به روایت آن در دوران میانسالی خود گرفت و کتابی با نام بلومبرگ اثری از بلومبرگ (Bloomberg by Bloomberg) را نوشت. بعید است که نام بلومبرگ تا به حال به گوشتان نخورده باشد. خبرگزاری بلومبرگ، شبکه خبری بلومبرگ، ایستگاه رادیویی بلومبرگ، مجلات و نشریات مختلف بلومبرگ، ترمینال بلومبرگ، بلومبرگ به عنوان شهردار، بلومبرگ به عنوان سوژه جذاب قبل از …
جوان بیست یا سی و خوردهای سالهای که با دنیای اطرافش فرق دارد، خوره تکنولوژی است، تند تند حرف میزند، طرفدار آزادی بی حد و حصر است، خیلی خوب کُد میزند، لباسهای غیر رسمی میپوشد و بر خلاف بیزینسمنهای عصا قورت داده مخاطب را به هیجان میآورد و … . این تصویر ما از خیلی موسسان استارتاپهای بزرگ است. حداقل فیلم شبکه اجتماعی یا Social Media با تصویری که از مارک زاکربرگ ساخت این ذهنیت را در ما تقویت کرد. افرادی مثل ایلان ماسک و جف بزوس هم هر روز ابعاد جدیدی به این تصویر اضافه میکنند. در دنیای شرقیها اما انگار خیلی چیزها فرق میکند. کارآفرینان شرقی، مثل موجودات داستانهای هزار و یک شب هستند که هر کدام شکلی متفاوت و لایههای فراوان دارند و مرور داستان آنها، درسهای …
جو لانسدیل (Joe Lonsdale)، یکی از ذهنهای درخشان سیلیکن ولی است. او به عنوان کارآموز وارد پیپل (Paypal) شد و پس از به فروش رفتن آن، در کنار پیتر تیل (Peter Thiel) یکی از مرموزترین و ارزشمندترین استارتاپهای قرن بیست و یکم را بنا کرد. این استارتاپ که امروز به دولتها و سازمانهای بینالمللی و شرکتهای بسیار بزرگ خدمترسانی میکند پالانتیر (Palantir) نام دارد. اما امروز به جای صحبت از لانسدیل میخواهیم پیتر ثیل را از نگاه او ببینیم. بله، همان پیتر ثیل معروف که به احتمال زیاد شما هم او را میشناسید و کتاب صفر به یک او را بهتر از من حفظ هستید. اتفاقا صدرا هم در پادکستش خیلی خوب خلاصه این کتاب را توضیح میدهد که توصیه میکنم حتما آن را گوش کنید (استارتباکس (اپیزود دوم) : …
تصور کنید در اواخر دهه ۹۰ در یک جلسه با جف بزوس پیشنهاد ۱۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری در ازای ۳۰٪ از سهام آمازون را میدهید. او هم به شما میگوید که حاضر نیست با کمتر از ۱۳۰ میلیون دلار این معامله را انجام دهد و معامله به هم میخورد. چه حالی خواهید داشت وقتی که اخبار مربوط به موفقیتهای جف بزوس و آمازون را میبینید؟ داستان بالا کاملا واقعی است. ماسایوشی سان (Masayoshi Son) سرمایهگذار و کارآفرین بزرگ ژاپنی و موسس سافتبنک (SoftBank)، خاطره بالا را در یکی از سخنرانیهای اخیر خود تعریف کرده است. اما او این روزها بیشتر از هر وقت دیگری خوشحال و پرانرژی است و مانند کودکی که اسباببازیهای دلخواهش را به دست آورده، برنامههای خود برای آینده را با آب و تاب برای دیگران تعریف …
با مرور تاریخ تحولات صنایع مختلف جهان، یک پرسش همیشگی ذهن ما را درگیر میکند. بیزینسهای مختلف میآیند، محبوبیت پیدا میکنند، رشد میکنند، بزرگ و بزرگتر میشوند، قدرتمند میشوند و در نهایت به سادگی از یک رقیب تازه به میدان آمده و نوپا شکست خورده و نابود میشوند. بلاک باستر، کداک، بارنز اند نوبل و لیستی که میتوان آن را ادامه داد. اما پرسشی که برای ما مطرح میشود این است که کسب و کارهای نوپا یا استارتاپها که از نظر منابع مالی و غیر مالی توان مقابله با شرکتهای بزرگ و جا افتاده یا Incumbents را ندارند، چطور در نهایت پیروز میدان میشوند و غولهای بزرگ قدیمی را منقرض میکنند؟ داستانی که معمولا در تمام کتابهای بیزینسی برای تحلیل این پدیده گفته میشود، داستان داوود و جالوت است. خلاقیت …
با هر معیاری که نگاه کنیم، ناوال راویکانت (Naval Ravikant) انسان عجیبی است. سرمایهگذار و کارآفرین، شاید کماهمیتترین صفاتی باشد که میتوان به او نسبت داد. او به معنی واقعی کلمه، یک فیلسوف و عارف از سرزمین هفتاد و دو ملت یا همان هندوستان سحرآمیز است که به صورت اتفاقی سر از دنیای استارتاپها هم در آورده است. اما اهمیت مدل ذهنی او، به عجیب و غریب بودنش نیست. ناوال راویکانت، یکی از صداهایی است که از درون خود سیلیکون ولی، بر خلاف خیلی از افسانههای رایج استارتاپی، سعی میکند واقعیات را آنطور که هست روایت کند (یا حداقل تلاشش را میکند). با اینکه در شرکتهای موفقی چون توییتر و اوبر سرمایهگذاری کرده، و فرصت بزرگی برای داستانپردازیهای مختلف از قدرتهای افسانهای خود در تشخیص فرصتهای منحصر به فرد دارد، …