افراد و گروههای شناختهشده، همیشه منبع بسیار خوبی برای شایعهپراکنی و جلب توجه رسانهها بودهاند. به طور مثال، وقتی که روزنامهای مدعی شد که گروه موسیقی ون هیلن (Van Halen) به خاطر وجود شکلاتهای قهوهای رنگ M&M’s حدود ۸۰ هزاردلار به برگزارکننده کنسرتش خسارت وارد کرده، همه دنیا به طرز عجیبی، این داستان عجیب را برای هم تعریف میکردند و روزنامه مورد نظر هم به احتمال زیاد توجه بسیار زیادی را به سمت خود جلب کرد. در این قسمت از سری چک لیست میخواهیم به داستان شکلاتهای قهوهای رنگ ون هیلن بپردازیم و ببینیم که چطور میتوانیم از روش جالب این گروه در ساخت چک لیست استفاده کنیم و یک سری موارد دیگر را به عنوان حسن ختام این نوشتهها بررسی کنیم. گروه موسیقی ون هیلن ون هیلن یکی از …
پست های وبلاگ
با اینکه چک لیست، یک ابزار ساده و کاربردی است، اجرای پیچیدهای دارد. الان که ما میدانیم چرا چک لیست مهم است و چگونه یک چک لیست بسازیم، ممکن است با خودمان فکر کنیم که میتوانیم به راحتی از این ابزار استفاده کنیم. اما موانع مختلفی که بر سر راه استفاده از چک لیست وجود دارد، بسیار جدی است. بگذارید کمی بیشتر توضیح بدهم. همه ما به دنبال قهرمانها میگردیم. شخصیتهای مورد علاقهمان را از میان قهرمانان خارقالعاده که دنیا را دگرگون کردند انتخاب میکنیم و طبیعتا دوست داریم خودمان هم قهرمان باشیم. یک قهرمان در شرایطی که همه درمانده شدهاند، سر و کلهاش پیدا میشود و با حل پیچیدهترین مسائل، بر تمام مشکلات پیروز میشود و همه چیز هم به خوبی و خوشی تمام میشود. این مشکلات میتوانند آدمهای …
پ.ن ۱ : این پست خلاصهای انتخابی است از کتاب مانیفست چک لیست است که مطالعه آن را به شدت به شما پیشنهاد میکنم. طبیعی است که بخشهایی از کتاب که از نظر من مهمتر بودهاند در این خلاصه آورده شدهاند. پ.ن ۲ : از تمامی دوستانی که در پست قبلی که ورودی به بحث چک لیستها بود شرکت کردند تشکر میکنم. تمام این مدت کامنتهای آن عزیزان در ذهنم بود تا خلاصه خوبی ارائه کنم که برایشان مفید واقع شود. همه مضطرب هستند و نمیدانند چه کار کنند، وضعیت بیمار از زمانی که وارد بخش شده رو به وخامت گذاشته و هر کاری هم انجام شده کمکی به حال بیمار نکرده است. در اوج نا امیدی و بدبختی، سر و کله دکتر هاوس پیدا میشود. یک دکتر که آنقدرها منظم نیست، یک …
در طی سالهای گذشته، شغلهای مکانیکی کمتر و کمتر شدهاند و جای خود را به شغلهایی دادهاند که به ما آزادی بیشتری میدهند، زمانبندیهای معین و چارچوبهای سفت و سخت ندارند و از اینها گذشته، مانند قبل، تعریف مشخصی هم ندارند. وقتی که آزادیهای یک کار از حد مشخصی فراتر میرود، نیاز به انگیزه داشتن در انجام آن کار هم بیشتر میشود. اگر مجبور باشید از صبح تا عصر، اجزای یک مدار را لحیم کنید، یا به لیستی از افراد زنگ بزنید و یک پیام ثابت را به آنها برسانید، بدون انگیزه هم تغییر چندانی در خروجی به وجود نمیآید. اما وقتی که وظیفه شما تشخیص مشکلی در بخش منابع انسانی یا بازاریابی و طراحی سیستمی برای حل این مشکل است، یا از همه اینها مهمتر اگر قرار است دنیا …
آخرین باری که در این وبلاگ نوشتم، برمیگردد به دو ماه قبل. باور کنید کار سختی نیست این همه ننوشتن. داشبورد مدیریت سایت را باز میکنی، افزودن نوشته را میزنی، چند خطی هم مینویسی و میبینی که فکرت یک جا جمع نمیشود. صفحه را میبندی و با خودت میگویی سر فرصت. لیست مطالبی که باید بنویسی هم هر روز طولانیتر میشود. این خلاصه دو ماه گذشته بود. اگر بخواهم طبق عادتم، مثل همه وقتهایی که بعد از مدتها از غار بیرون میآیم یک آپدیت همه جانبه از زندگیام ارائه کنم این میشود که به مشکل مدیریت شخصی برخوردهام. کمی نظم کارهایم به هم ریخته و زمان مثل ماهی از دستم سر میخورد. یادم میآید میخواستم بعد از پست چک لیست خلاصه کتاب را هم بگذارم و به دلیل این که …
قسمتهای دیگر سری چک لیست : قسمت دوم : چک لیست چیست؟ چرا و چطور چک لیست تهیه کنیم؟ قسمت سوم : مهمترین نکته در تهیه چک لیست ۸۳ سال پیش در یک چهارشنبه زیبای پاییزی، همه چیز به طرز عجیبی داشت خوب پیش میرفت. بوئینگ خیلی خوب کارش را انجام داده بود و مدیران آن حس غرور خاصی داشتند. مثل ورزشکاری که در مسابقه نهایی به پست یک حریف خیلی ضعیف میخورد و مطمئن است که از قبل مسابقه پیروز میدان است. داستان از این قرار بود که نیروی هوایی ایالات متحده، رقابتی را میان شرکتهای هواپیمایی ترتیب داده بود و برنده این رقابت تامین کننده هواپیماهای نظامی آمریکا میشد. مدل ۲۹۹ بوئینگ، با بدنهای از آلیاژ سبک آلومینیوم و با طراحی خیرهکننده، میتوانست ۵ برابر مقدار مورد نیاز ارتش آمریکا بار …
صنعت تبلیغات همیشه زمین جنگی نابرابر بوده است. صاحبان رسانه و شرکتهای تبلیغاتی که به صورت یک طرفه در خلال محتواهای مختلف، تبلیغات خود را با هر دوز و کلکی به خورد مصرف کنندگان دادهاند و از طرف دیگر، مصرفکنندگان ناراضی که همیشه به دنبال راهی برای فرار از این تبلیغات بودهاند. یاد ۱۵ سال پیش میافتم که تلویزیون، رسانه غالب خانه ما ایرانیها بود. تبلیغات میان سریالها برای ما عذاب آور بود. همیشه وقتی که تبلیغات پخش میشد بین کانالها میچرخیدیم و یک دعوای اساسی بین من و خواهر و برادرم این بود که «بسه دیگه بزن همون کانال الان شروع میشه دوبارهها». خلاصه بعد از این که تبلیغات را دور میزدیم به ادامه مصرف محتوای خود ادامه میدادیم. اینترنت اما مثل تمام حوزههای دیگر، این زمین جنگی …
هرچقدر هم که به قدرت علم و روشنگری آن ایمان داشته باشید، بسیار بعید است که وجود ناشناختهها را انکار کنید. پدیدههایی که برای آنها جوابی نداریم یا آنقدر نادر هستند و تکرار آنها وابسته به شرایط خاص است که فعلا تصمیم میگیریم کاری به کارشان نداشته باشیم. ذهن علمی میگوید در مورد این ناشناختهها اظهار نظر نکنیم. اما ذهن داستان پردازان بزرگ به سختی میتواند در مقابل این ناشناختههای وسوسه انگیز مقاومت کند و شروع میکند به ساختن داستانها جدید. بزرگترین داستانپردازها هم یا شیادانی خبره هستند و یا سرگرمکنندگان بزرگی که اگر نبودند بدون شک زندگی برای ما خیلی سخت میشد. بعد از این مقدمه طولانی که شاید خواننده عزیز نداند که ربط خاصی به موضوع این پست نداشت کم کم میرویم سراغ اصل مطلب. نمیدانم شما هم …
پ.ن : بعد از اینکه این پست را نوشتم به سرعت در صدر لیست اکثر نتابج گوگل مرتبط با تمام کلمات کلیدی مرتبط با این سریال شد. این توفیق اجباری باعث شد که ورودیهای زیادی از طریق این کلمات بگیرم که احتمالا فکر میکردند من منتقد فیلم هستم اما چون نبودم نرخ خروج از سایتم بسیار زیاد شد. تصمیم گرفتم تمام کلمات کلیدی مرتبط با نام سریال به جز اوایل متن را تغییر دهم تا شاید گوگل دست از سر من بردارد. اگر شما هم با جستجوی نام این سریال در گوگل به سایت من رسیدهاید باید به شما بگویم که من منتقد فیلم نیستم و بلاگم هم مرتبط با موضوعات فیلم و سریال نیست. متاسفانه تولید محتوای مرتبط با این سریال به قدری ضعیف بوده که من (تا این …
من آدم تنبلی هستم. مخصوصا وقتی که پای صبح زود بیدار شدن در میان باشد. وقتی به زور چشمهایم را باز میکنم نمیتوانم خودم را قانع کنم که چرا باید بیدار بمانم و حتی اگر کلی کار مانده هم داشته باشم باز هم خوابم را ادامه میدهم. خوب این موضوع چیزی نیست که به آن افتخار کنم. به همین خاطر هم به دنبال راهی هستم که بتوانم این موضوع را برای همیشه حل کنم و عادت صبح زود بیدار شدن را در خودم ایجاد کنم. (قبول دارم که بعضی آدم ها برای سحرخیزی ساخته نشدهاند و در ساعات دیگر روز بازدهی بیشتری دارند و غیره اما من آدمی هستم که صبحها خیلی سرعت و کارایی بیشتری دارم و در ساعات دیگر روز خیلی کارها را با بازده پایینتری انجام میدهم). …